صهباصهبا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

عزیزترین

اولين سفر بعد از تولد

سلام بابايي جونم. هر روز برامون شيرينتر مي شي خانومي.نمي دوني كه همه هلاكتن.الان بيش از دو هفته شده كه اومديم تاجيكستان اقاجونو ببينيم.اين اولين سفر خارجيت البته بعد از تولدته.اينجا شب ها تو مسجد سفارت همه حلوا حلوات ميكنن،اما از وقتي عمه زهرا اومده نميذاره كسي بهت نزديك بشه... عزيزترينم ديشب اولين شب قدرت بود.ديشب خيلي دعاها واست كردم كه وقتي بزركتر شدي بهت ميكم.انشاالله كه هميشه سالم باشي. الان كه دارم برات مينويسم تو و ماماني اونقدر خسته شدين كه خوابين. قربانت بابا. ؛ )
29 مرداد 1390

دلتنگی

سلام بابایی. الان یک هفته شده که تو و مامانی رو ندیدم.فکر نمی کردم اینجوری وابسته بشم بهت صهبای بابا. خیلی دلتنگ شدم عزیزترینم.روزشماری میکنم که زودتر ببینمت. ...
1 مرداد 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عزیزترین می باشد